گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چو ن تو بیایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سختست تحمل نکنم بار جدایی
منبع
درباره این سایت